أمانه
التماس میکنم

امانه لو فى یوم رحتوا لحبیبى ما تقلقوش راحته
التماس میکنم که اگر رفتید آسودگیش را به هم نزنید

مشتاقه انا لیه بوسولى عینیه و هاتولى حاجه من ریحته
چرا دلتنگ اویم؟ چشمانش را برای من ببوسید و از نفسش چیزی برای من بیاورید

صالحونى علیه انا من بعدیه
مرا با او آشتی دهید، من به دنبال اویم

بعد نجومى بالواحده لا عین بتنام و لا حتى سلام
ستاره هایم را یکی یکی می شمارم، نه چشمانم می خوابند و نه آرامشی دارم

و مش مرتاحه بالوحده و لو غلطان انا سامحته
و من با تنهاییم راحت نیستم، و اگر او اشتباهی کرده او را بخشیدم

انا سامحته
او را بخشیدم

قولولو صوره من عندى اقرب م القلب لیه عندى
به او بگویید تصویریش نزد من از قلبش نزدیکتر است

بقالى سنین طب اسال مین ده لا بیسال و لا یعدى
برای سالهای زیادی که ماندند و از آنها نشانی نگرفت و توسط من فراموش نشد