بتیجى سیرتک
تو را یادآوری کردم

بتیجى سیرتک بتیجى سیرتک
تو را یادآوری کردم، تو را یادآوری کردم
قدام بشر وناس کتیر
بسیار در برابر مردم و انسان ها
بتیجى سیرتک بتیجى سیرتک
تو را یادآوری کردم، تو را یادآوری کردم
وافرح اوى لو جت بخیر
و من شادمان خواهم شد، اگر خبر خوبی باشد

ناس بتقولى قریب قریب
مردم می گویند نزدیک است، نزدیک است
ناس بتقولى بعید بعید
مردم می گویند دور است، دور است
ناس بتقولى حزین حزین
مردم می گویند اندوهگین است، اندوهگین است
ناس بتقولى سعید سعید
مردم می گویند شادمان است، شادمان است

مع انک ویا غیرى مبقتش یاطیرى طیرى
آن هنگام که با کسی دیگر هستی، عشق من نیستی، محبوب من
بس مش قادره انسى مش قادره انسى
اما من نمی توانم فراموش کنم، نمی توانم فراموش کنم
مشوار عمرى الکبیر
زندگی طولانیمان را
بتیجى سیرتک بتیجى سیرتک
تو را یادآوری کردم، تو را یادآوری کردم

قدام بشر وناس کتیر
بسیار در برابر مردم و انسان ها
بتیجى سیرتک بتیجى سیرتک
تو را یادآوری کردم، تو را یادآوری کردم
وافرح اوى لو جت بخیر
و من شادمان خواهم شد، اگر خبر خوبی باشد

الدنیا ساعات ساعات وساعات
روزگار گاهی، گاهی، گاهی
تاخد من الناس اغلى الحبایب
از بین مردم ارزشمدترین عاشق را بر می گزیند
وتسیب الجرح الجرح لینا
و جراحت را ترک می کند، جراحت ما را
وتسیب الفرح الفرح غایب
و شامانی را ترک می کند، شادمانی دور می شود

وانا وانت انا وانت انا وانت
و من و تو من و تو من و تو
عشنا فیها
در آن می زندگی می کردیم
انا وانت انا وانت مقدرناش علیها
من و تو من و ما نمی توانیم کنترلش کنیم
انا وانت انا وانت انا وانت یاحبیبى
من و تو من و تو من و تو ای عزیزم
من یوم ما الشوق ندهنا واختار اللیل فرقنا
از روزهای گذشته که آغاز شد و ما را برای جدایی برگزید
کتیر من الحزن دقنا انا وقلبى اللى دایب
ما در اندوهی سنگین به سر بردیم، من و قلب ذوب شده من
مع انک ویا غیرى مبقتش یاطیرى طیرى
آن هنگام که با کسی دیگر هستی، عشق من نیستی، محبوب من
بس مش قادره انسى مش قادره انسى
اما من نمی توانم فراموش کنم، نمی توانم فراموش کنم
مشوار عمرى الکبیر
زندگی طولانیمان را

بتیجى سیرتک بتیجى سیرتک
تو را یادآوری کردم، تو را یادآوری کردم
قدام بشر وناس کتیر
بسیار در برابر مردم و انسان ها
بتیجى سیرتک بتیجى سیرتک
تو را یادآوری کردم، تو را یادآوری کردم
وافرح اوى لو جت بخیر
و من شادمان خواهم شد، اگر خبر خوبی باشد