عاشقه
عاشقم

عاشقه الأسمرانی صادانی و رمانی عاغفله ولاجانی یوه یوه
من عاااشق یه پسر تیره پوستم، شکارم کرد و پرتم کرد یه گوشه

آه یانی من جماله آه یانی من دلاله روحی والله حلاله أوه
آه از زیباییش، آه از لوندیش، روح و هستی منه

عاشقه روحه الجمیله عاشقه عیونه الکحیله عاشقه هد الهوى حیله ویلی ویلی ویلی
عاشق روح زیباشم، عاشق چشمای خواستنیشم، عاشقم و عشقش دیوونم کرده
ای وای، ای وای، ای وای

ولا على بالی کان قلبی خالی خالی ومکتفی شعل ناری غیرلی حالی وناری ماطفی
بهش فکر نمیکردم، دلم خالی و راضی بود، منو آتیش زد و عوض کرد و آتیشم دیگه خاموش نشد

آه من نار الأسمرانی آه من نار الأسمرانی
آه از سوز این تیره پوست، آه از سوز این تیره پوست

على همساته دغدغ شعوری بکلمه وکلمتین أنا بغرامه زاید سروری وفرحی بفرحتین
یا یکی دو کلمه و نجواهاش احساسمو تحریک کرد، با عشقش لذتم بیشتر و شادیم دو برابر شد

آه من حب الأسمرانی آه من حب الأسمرانی
آه از عشق این تیره پوست، آه از عشق این تیره پوست Also posted in ترانه های ساره فرح