لشحد حبک
برای عشقت التماس خواهم کرد
یا عینی الحب لا تخافی
ای چشم عشق، نترس
اعلنی حبک لا تخافی … ربک حلّلو
عشقت را نشان بده، نترس … خدای تو حلالش کرده
کسری الملل … کسری الملل بثوبک الدافی
ملالت را بشکن … خستگی را با گرمای لباست مغلوب کن
واعمی النظر عن طریق تضللو … یا عین
و نگاهی کن تا گمراهش کنی … ای چشم
انا لشحد حبک من عند الله شحادی
من به خدا برای عشقت التماس خواهم کرد
انا لعبد حبک من بعد الله عبادی
عشق تو را پس از خدا ستایش خواهم کرد
عینی یوم الفرحه یوم المح عیونک … لمشی عدروبک حفا والله
روز شادی روزیست که به چشمانت برسم … پابرهنه در مسیری که سوگند خوردم قدم خواهم زد
وانادی
و صدا خواهم زد
انا بتنفس غرام … انا بدمی الغرام … اه یا روحی عالغرام
عشق را استنشاق میکنم … عشق در خون منست … آه ای روح عشق
انا لحفظ عهدک واثبتلک اخلاصی
عهد و وفایت را حفظ میکنم و خلوصم را ثابت میکنم
انا لحلف بعدک لو قطعولی راسی
حتی اگر سرم را از دست بدهم سوگندم پابرجاست
انا حبک حب ما یخیب ظنونک … یشهد عللی الوفا شهادی
عشق من به تو هرگز به نا امیدی نخواهد رسید … وفایم شاهد منست