لو بس تعرف
اگه فقط بدونی

لو بس تعرف بغیبتک شو صار
جنیت وطعم الثلج صایر نار
اگه فقط بدونی وقتی نبودی چی شد
دیوونه شدم و فرق برف و آتیش رو نمیفهمیدم

مین اللی غیرک بالدنی بیخلینی دوب
انت اللی فیی بتعتنی غیرک ما بدی قلوب
تو این زندگی هر کسی جز تو منو آزار میده و میسوزونه
تو تنها کسی هستی که میتونه مراقب من باشه
دل هیچ کس جز دل تو به کارم نمیاد

یا وج الخیر علیی یا مخلی لیلی نهار
قصتنا أسطوریه بیحکوها کبار صغار
تو برگ برنده منی، تویی که شبم رو به روز بدل میکنی
داستان ما یه افسانست که پیر و جوون در موردش صحبت میکنن

ما بدی منک اشفى ومنی ما رح اشفیک
من خوفی عیونک تغفى وعنی الغفى یلهیک
نمیخوام از تو شفا پیدا کنم، تو رو هم نمیخوام شفا بدم
میترسم خواب چشماتو بگیره و همین باعث بشه از من دور بشی