بتقول ایه
چه می گویی
بتقولی حبک دافی و جوه قلبک صافی ولا مره یوم حتجافی
به من می گویی عشقت گرم است و قلبت پاک و هرگز ستم نمی کنی
و انت بتقول ایه
و تو چه می گویی
بتقولی عایش لیی و ان انت بتموت فیی و جمال الدنیا بیی
به من می گویی برای من زندگی می کنی و برای من می میری و زیبایی کل عالم در منست
و لسه بتقول ایه
هنوز تو چه می گویی
حبک ده کل کلام ولا همسه تغییر احساسی
عشقت و همه سخنان و نجواها مرا احساساتی نمی کند
حبک ده ای کلام مش ممکن علشانه اقاسی
امکان ندارد برای عشقت یا هیچ یک از سخنانت ارزشی قائل بشوم
انت بتقول ایه
تو چه می گویی
بنات الکون ده سایب تدب بعینی دایب
تمام دخترای دنیا را رها کردی و به عشق چشمانم سوختی
و شعرک منی شایب بص هقولک ایه
و موهایت به خاطر من سفید شدند، ببین چه می گویم
روح اتضحک بس مش علیی اللی زیک مش عشره میه
برو به دیگری بخند، مثل تو نه ده تا، صدها هستند
اتعلم الحب و ارجع لیی و ساعتها اقولک ایه
برو عشق را بیاموز و برگرد، آن وقت می گویم چه کنی
انت بتقول ایه
تو چه می گویی
یا حبیبی بتقول ایه
عزیزم چه می گویی
یا عینی بتقول ایه
ای چشمم چه می گویی
یا عمری بتقول ایه
ای عمرم چه می گویی