لا تسالنی
از من نپرس
لا تسالنی حبیبی مین مثلی بیحبک عندک تلاقی الجواب لو تسال قلبک
عزیزم از من نپرس که چه کسی چون من دوستت دارد، اگر از قلبت بپرسی جواب را در خودت پیدا خواهی کرد
مین مثلی قلی مین یا غالی کان حبک من سنین فی بالی
به من بگو چه کسی مثل من است، ای با ارزشترین، عشق تو سالهاست که در ذهنم وجود دارد
نار شوقی و الحنین یا غالی ویل ویلی آه یا ویل وین حالی
آتش شور و شوقم ای ارزشمندترین، وای وای، چه به روز من آمده است
لا تسالنی لا مین الی بهوا ماعندی غیرک بقلبی و انت الی بهوا
از من نپرس، نه نپرس که من عاشق چه کسی هستم، غیر از تو در قلبم وجود ندارد و من عاشق تو هستم
لا تسالنی حبیبی مین مثلی بیحبک عندک تلاقی الجواب لو تسال قلبک
عزیزم از من نپرس که چه کسی مانند من دوستت دارد، اگر از قلبت بپرسی جواب را در خودت پیدا خواهی کرد
نار حبک من زمان یا ویلی وین شوقک یالی کان
آتش عشقت مدتهاست که در من شعله می کشد، ای وای، کجاست آن همه اشتیاقت که برای دیدن من بود
یا عینی شوق قلبک و الحنان یا ویلی ویل ویلی آه ویل ناسینی
ای که مانند چشمم برای من با ارزشی، شور قلبت و مهربانیت، ای وای، تو مرا فراموش کرده ای