لیه حبیبی
چرا عزیزم

لیه حبیبی لیه حبیبی لیه حبیبی کده
چرا عزیزم، چرا عزیزم، چرا عزیزم این گونه
بیهون الشوق علیک
دلت برای من تنگ نمی شود
و تبعد و انا ما عشقتش غیر عینیک
و از من دور می شوی در حالی که من به جز چشمانت عاشق چیز دیگری نبودم
ارجعلی ده انا حموت من شوقی لیک
نزد من بازگرد و گرنه از شدت اشتیاق دیدن تو خواهم مرد

لیه کده بیهون الشوق علیک
چرا هیچ اشتیاقی برای دیدن من نداری
لیه و انا ماعشقتش غیر عینیک
چرا ازمن دور می شوی در حالی که من به جز چشمانت عاشق چیز دیگری نبودم
لیه انا حموت من شوقی لیک
چرا، من از شدت اشتیاق به دیدن تو خواهم مرد

یا انا یا کل الدنیا عندی فی الهوى
ای که مفهوم عشق برای من هستی
ده هواک محلوش یا حبیبی غیر معاک
این عشق اگر با کس دیگری غیر از تو باشد هرگز زیبا نخواهم بود
لیه کده تحرمنی قربک انت و الامان
چرا این گونه مرا از خودت و آرامشی که در کنارت احساس می کنم محروم می کنی
فین بقى الحب الی تواعدنا علیه زمان
پس آن عشقی که ما به هم وعده داده بودیم کجا رفت