نادینی
صدایم کن
نادینی تلاقینی بحبک و دایبه فی عنیک
صدایم کن تا مرا ببینی، دوستت دارم و در چشم تو ذوب شده ام
اسأل عنی قلبی اللی دایما بسأل علیک علیک
از قلب من که همیشه در پی توست بپرس
انا لیک روحی فیک
من برای توام وجودم در توست
کل شوقی بیجری علیک
تمام اشتیاق من برای تو جاری می شود
خدنی لیک ولعنیک سیبنی
من را برای چشمانت و برای خودت ببر
احلم وادوب الحیاه کلها ماتحلاش الابیک
بگذار تا رویا ببینم و ذوب شوم، تمام زندگی بدون تو هیچ شیرینی ندارد .
سیبنی عایشه فی هواک
بگذار تا در عشق تو زندگی کنم
انا لیک انا انا
من برای توام، من، من
حبیبی بحبک وقلبی حیاته فی هواک
عزیزم دوستت دارم و زندگی قلبم بسته به عشق توست
فی حبک بیغرق و یحلم و یعشق لقاک
و قلب من در عشق تو غرق و رویا می شود و عاشق دیدار توست
انا لیک روحی فیک
من برای توام، روح و جانم در توست
کل شوقی بیجری علیک
تمام اشتیاق و شور من برای توست
خدنی لیک ولعنیک سیبنی
مرا برای چشمانت و برای خودت ببر
احلم وادوب الحیاه کلها ماتحلاش الابیک
بگذار تا رویایی شوم و بسوزم، تمام زندگی بدون تو هیچ شیرینی ندارد
سیبنی عایشه فی هواک
بگذار تا در عشق تو زندگی کنم