أول مره
اولین بار

أول مره تحب یا قلبی و أول یوم أتهنا
یا ما على نار الحب قالولی ولقیتها من الجنه
أول مره أول مره
اولین بارست که عاشق میشوی و اولین باری که شادی را احساس میکنم
به من گفته بودند که عشق چگونه آتشیست، اما من عشق را تکه ای از بهشت دیدم
اولین بار، اولین بار

لی بیقولوا الحب أسیا لیه بیقولوا شجن ودموع
أول حب یمر علی قد الدنیا فرح وشموع
چرا به من گفتند که عشق سختی و عذابست، چرا گفتند اشک و آهست
وسعت شادی و نشاط اولین عشقی که تجربه میکنم چون همه دنیاست

أفرح واملا الدنیا أمانی لا أنا ولا إنت حنعشق ثانی
أول مره أول مره
شادم و دنیا مملو از امید است و هیچ یک از ما امکان ندارد دیگر عاشق شود
اولین بار، اولین بار

أول فرحه تمر بقلبی وأنا هایم فی الدنیا غریب
ولا حکی ولا اخبی ولا أوصفها لکل الحبیب
اولین شادی که بر دلم گذشت در حالیکه چون احمقی در دنیا غریب بودم
از عشقم با کسی صحبت نمیکنم و پنهان نمیکنم و برای کسی هم وصف نمیکنم

قلبی یعید لی کل کلامک کلمه بکلمه یعیدها علی
لسه شفایفی شایله سلامک شایله أماره حبک لی
دلم واژه واژه ای را که به من گفتی مرور میکند
لبهایم هنوز سلامت را مرور میکنند، هنوز نشانه عشقت به من را با خود دارند