أنا مجنونه
دیوونه عشق
بالعالم مافی بجنونک بتغار علیا من عیونک
وعدنی انی ما بخونک حتی بنظره
عم فکر ضیع خیالی تامشی وتعرفنی لحالی
ولما بشوفک اقبالی بسرق غمرا
هیچکش مثل تو دیوونه نیست، حتی به چشمای خودتم حسادت میکنی
قسم میخورم حتی به اندازه یک نگاه بهت خیانت نکنم
میخوام حتی سایمو هم گم کنم تا تو مطمئن بشی که تنهای تنها هستم
همون لحظه ای که به چشمات چشم میدوزم آغوشتو میدزدم
انا مجنونه مثلک صرت قلبک انا ما بیوم عرفت
قول بحبک لا ما قلت الا معاک
منم حالا همونقدر که تو بودی دیوونه عشقم، پیش از این که ببینمت هرگز نمیدونستم
چطور بگم عاشقتم، هنوز هم به کسی جز تو نمیتونم بگم
من یوم الی فرقت قلبی ضاع ومش ذنبک ذنبی
ماتتخیل شوصعبه تکون بعید
وجودک حبیبی بیحیینی بینور لی کل سنینی
وبحس لما تحمینی خلقت من جدید
از روزی که دلمو بردی، گم شدم، اما این اشتباه تو نیست، اشتباه منه
حتی نمیتونی تصور کنی که چقدر سخته وقتی دوری
وجودت منی به زندگی بازمیگردونه، همه سالهای زندگیمو پر از نور میکنه
وقتی مراقبمی احساس میکنم که دوباره دارم متولد میشم
انا مجنونه مثلک صرت قلبک انا ما بیوم عرفت
قول بحبک لا ما قلت الا معاک
منم حالا همونقدر که تو بودی دیوونه عشقم، پیش از این که ببینمت هرگز نمیدونستم
چطور بگم عاشقتم، هنوز هم به کسی جز تو نمیتونم بگم