رحتلو
دوباره رفتم

روحتلوا وانا شایفه انی عملت الصح
عشان کان لازم اخد بعضی یومیها واروحله
مجروحه انا منه لاکن لو اشوفه ف جرح
انا قلبی هیبقی ف نفس الوقت کمان مجروحله
دوباره رفتم تا ببینمش .. کار درستی هم کردم
باید این کارو میکردم تا اون روز همونجا ببینمش
با این که دلمو شکسته بود، اما وقتی دردمند دیدمش
دل شکستم باز هم شکست

واهی حکمت وانا عمری ماتوصل بیا
یلجألی واسیبه ف وقت مایلجأ لیا
توی همه روزای سختم وقتی به من پناه آورد بهش پشت نکردم

انا زی مالیا علیه لیه برضو علیا
دی اقلها علشان خاطر العیییش والملح
درست مثل اون من هم انتظاراتی دارم
لااقل به خاطر روزای گذشته و نون و نمکی که با هم خوردیم

مش هسمح للایام تیجی تانی علیه
دنا یبقی اخر یوم ف حیاتی لو ارضاه علیه
ربنا بیسامح ناس وبیرحم ناس
یبقی انا یا ضعیفه استکبر بس اسامح لیه
زندگی رو نمیبخشم اگه بخواد با من بد تا کنه
حتی اگه یه روز هم از زندگیم باقی مونده باشه رضایت نمیدم
خدا بعضیها رو میبخشه و به بعضیها رحم میکنه
من با این همه ضعفم چرا باید مغرور بشم؟
چرا باید ببخشم؟

واهی حکمت وانا عمری ماتوصل بیا
یلجألی واسیبه ف وقت مایلجأ لیا
توی همه روزای سختم وقتی به من پناه آورد بهش پشت نکردم

انا زی مالیا علیه لیه برضو علیا
دی اقلها علشان خاطر العیییش والملح
درست مثل اون من هم انتظاراتی دارم
لااقل به خاطر روزای گذشته و نون و نمکی که با هم خوردیم