جوا الروح
اعماق وجود
بقلک شو بقلک بدی قلک انی بحبک
به تو می گویم، ببین چه می گویم، می خواهم به تو بگویم دوستت دارم
کلمه حبیبی یاحبیبی صغیره علیک
عبارت عشق من ای عشق من، برای تو کمست
بعشق صوتک کلامک وعینیک
عاشق صدا و کلام و چشمانت هستم
أنتی بقلبی و جوا الروح
تو در دل و اعماق وجود منی
حاسس بغرامک وین ما بروح
هر کجا که می روم عشقت را احساس میکنم
ضمینی وقولولی حبیبی بحبک أنا
من را نزد خود نگهدار و به من بگو عشق من که دوستم داری
قلبی ماصدق ولا شاف بطیبه قلبک بتغار علیه
دلم باور نکرد و پاکی دلت را ندید و حسادت کرد
الدنی بموت علیک عمری ابتدا بلمسه من ایدیک
برایت میمیرم، زندگیم با لمس دست تو آغاز شد
مافی قلک مافی غرامک شو عامل فیه مابدی غیرک حبیبی بحبک أنا
نمی توانم به تو بگویم، نمی توانم، ببین عشق تو با من چه کرده، کسی را جز تو ندارم ای عشق من، دوستت دارم
أنتی بقلبی و جوا الروح
تو در دل و اعماق وجود منی
حاسس بغرامک وین ما بروح
هر کجا که می روم عشقت را احساس میکنم
ضمینی وقولولی حبیبی بحبک أنا
من را نزد خود نگهدار و به من بگو عشق من که دوستم داری