ساعات
گاهی
مش کل اللى بنحبهم هیکونوا لینا
همه کسانی که دوست داریم برای ما نیستن
ولا کل اللی بنحبهم لا یقین علینا
و همه کسانی که دوست داریم رو نمیتونیم برای خودمون داشته باشیم
ممکن نلاقی اللی یا ما حلمنا بیهم و یلاقونا منلاقیش الحب فیهم
شاید بتونیم اونهایی رو که توی رویا داشتیم پیدا کنیم
و ببینیم که اثری از عشق توی وجودشون نیست
و ساعات بنشوف الحب و هو میشوفناش
گاهی ما عشق رو میبینیم و اون ما رو نمیبینه
و ساعات یقابلنا الحب و یمشی و معرفناش
گاهی با عشق روبرو میشیم، میره و ما نمیشناسیمش
و ساعات بیجینا الحب و یمشی کأنه مجاش
گاهی عشق به سمت ما میاد و طوری میره که انگار هرگز نیومده
و کتیر بیسیبنا الحب و جرحه مبیسیبناش
خیلی از ما عشق دلسرد میشن اما زخم عشق براشون به یادگار میمونه
مش کل اللی راح مننا سیبناه بایدینا
دیگه به همه اونهایی که ترکمون کردن دسترسی نداریم
ما جایز یکون حلمنا ما حلمش بینا
ممکن نیست که این رویا بین همه رویاهامون نباشه
ممکن یلاقی فینا فعلا کل حاجه و أی حاجه و ما یلاقیش الحب فینا
شاید هر چیزی توی وجود ما باشه اما از عشق اثری نمونده باشه
مش کل اللی بیحبنا ساب جرحه فینا
همه کسانی که دوستمون دارن دردشون رو برای ما نمیگذارن
ده جایز یروح مننا و الخیر یجینا
شاید از ما دور شه و خوبی به ما نزدیک شه
ممکن نعاند و یفضل بین ایدینا
شاید ما لجوج و خیره سر بمونیم و اون هم در دسترسمون باشه
و بعد جرحه منلاقیش اللی یداوینا
و بعد از همه زخمهاش میبینیم که درمان نشدیم