بدی أعیش
می خواهم زندگی کنم
بدی قول قالولی ما تقولی
می خواهم بگویم، به من می گویند نگو
بدی روح قالولی ما تروحی
می خواهم بروم، به من می گویند نرو
بدی حب قالولی ما تحبی
می خواهم عاشق باشم، به من می گویند عاشق نباش
علیکی بعد بکیر
این هنوز برای توست
حلمی یروح و الشمس عنی بعیده
رویای من رفتن است و خورشید از من دور است
وعیش الوقت فی هالدنیی وحده
و من حالا در این دنیا به تنهایی زندگی می کنم
و الحیاه تندهلی و تنادیلی
و زندگی مرا صدا کرده و به من اشاره می کند
و أنا راح أجن و طیر
و من نزدیک است که دیوانه شوم و پرواز کنم
بدی عیش
می خواهم زندگی کنم
تریکونی عیش حیاتی
بگذار زندگی ام را زندگی کنم
بدی عیش کل لحظه بحیاتی
می خواهم زندگی کنم، هر ثانیه از زندگی ام را
و بدی طیر طیرو عالی عالی فوق النجمات
و می خواهم پرواز کنم، بالاتر و بالتر از همه ستاره ها
بدی عیش تحت هاالسما الزرقا
می خواهم زیر آسمان آبی زندگی کنم
بدی عیش مع حبیبی راح أبقى
می خواهم با عزیزم در کنارش زندگی کنم
وننسى الوقت و لون الدنیا کلها و الساعات
آن طور که ما زمان را فراموش می کنیم، و همه ساعات و رنگ های دنیا را
وصار الوقت عم یهرب و یروح منی
زمان رفتن و ترک من فرا رسیده است
و الأیام تمرأ ما تسأل عنی
روزها بدون این که از من بپرسی می گذرد
و أنا أجن یقولولی ما تجنی
و من دارم دیوانه می شوم و به من می گویند دیوانه نشو
علیکی بعد بکیر
این هنوز برای توست