بعد اللی حصلی
بعد از آنچه اتفاق افتاد
لما بنبقى انا وانت سوى بفرح والشوق مبیستناش
وقتی من و تو با هم باشیم ، شاد می شوم و شور و شوق در ما انتظار نمی کشد
لیا طلب واحد یا هوى تسمح عن بعض متبعدناش
فقط یک خواسته از تو دارم، قبول کن که ما را از هم دور نکنی
بعد اللی حصلی معاک وجرى
بعد از آنچه که با تو اتفاق افتاد
بتفکر لیه و فایه یا ترى
ای وای، به چه چیزی و چرا فکر می کنی
قرب دنا عنک مستغناش
به من نزدیک شو، من از تو نمی گذرم
خلی تملی ما بینا لقى ترضى والا ما ترضى خلاص ده نصیب
بگذار بین و من تو سرشار از دیدار شود، قبول کنی یا نه این تقدیر بود
حبیب عینی حبیبى بقى وتفضى حیاتی لما علیا تغیب
معشوق چشمان من، معشوقم می مانی و زندگی ام وقتی که تو دور می شوی بی ارزش می شود و به پایان می رسد