انسى
فراموش کن

تقول إنسى
گفت فراموش کن

وإقول آهین لو إقدر رغم طول النوى إنسى
و من گفتم امیدوارم که بتوانم فراموش کنم

تقول إنسى
گفت فراموش کن

وإقول إنی شرب من عینک الإحساس ما أنسى
و من گفتم آنچه از تو احساس کردم فراموش شدنی نیست

أحبک یا بعد هالقلب
دوستت دارم عزیز دلم

أحبک أحبک أحبک
دوستت دارم، دوستت دارم، دوستت دارم

أنا أتاسف وأنا ماخطیت
حتی وقتی اشتباهی نکرده ام عذرخواهی می کنم

لأنی بالفعل حبیت
چرا که من واقعا عاشق شده ام

أنا سمعتنی الایام
روزها به من گوش می دهند

یا لیتک تسمعی یا لیت
و من آرزو می کنم که تو به من گوش دهی

صعب أصبر على الحرمان
نمی توانم با محرومیت بسازم

صعب أنسى ولو لحضه
حتی برای یک ثانیه هم نمی تونام فراموش کنم

لأنی عاشق وأنسان
چرا که انسانی عاشقم

کفایه قسوه العالم تعالی
سختی روزگار کافیست بیا

أنا محتاج لک دایم قبالی
من نیاز دارم که همیشه با من باشی

تعالی من ورا حزنی
پس از اندوه من بیا

تعالی من خیالی
از تصور من بیا

وتقول أنسى
و گفت فراموش کن

أنا لفیت حتى تعبت الدنیا من أسفاری
تا وقتی دنیا از سفرهایم خسته شود سفر کردم

ولا لاقیت اللی عز الشتا مثلک دفا وإخلاص
کسی را به گرمی تو پیدا نکردم

یا ناری
ای سوز و آتش من

نهاری والسهر إنتی
تو روز و شب منی

وأحلام العمر إنتی
و رویاهای عمر من

ولو بان لی صوتک عرفت الصمت من سکوتک
از سکوتت می دانم که تو هم عاشق منی

انا عشقک وانا موتک
عاشقم و می میرم