اخیرا
و در نهایت
واخیرا إکتشفت إنی بإسم الحب أنا لعبه
و در نهایت کشف کردم که به نام عشق من بازیچه شده ام
وکل العشره والإخلاص وکل التضحیه کذبه
و تمام با هم بودن و اخلاص و تمام از خود گذشتگی دروغ است
أنا نادم على نفسی على یومی وعلى أمسی
من از خودم و از روزم و از دیروزم پشیمانم
على عمری الترکته بإیدک تعذبه
از عمری که به دست تو سپردم که عذابش دهی، پشیمانم
خساره یامشاعرنا قصایدنا وخواطرنا
تمام احساسات و شعرها و خاطراتم تباه شد
حرگناها ببرود أعصاب وسکرنا على کذبه
با سردی اعصاب آنها را سوزاندیم و با یک دروغ مست شدیم
خساره خساره خساره
حیف شد، حیف شد، حیف شد