تتبغدد علینا
طوری رفتار می کنه که انگار از بغداده

تتبغدد علینا واحنا من بغداد
طوری رفتار می کنه که انگار از بغداده، ما هم از بغدادیم

العب غیرها یاحظره الاستاذ
یک بازی دیگه بکن جناب استاد

غزال الرافدین یصید ماینصاد
آهو شکار کرد، شکار نشد

لملم هالشباک وروح یاصیاد
دامها را جمع کن و برو شکارچی

الحب عاطفه ماهو غصب وعناد
عشق یک احساسه و اجبار و دشمنی نیست

ایا یابه علیمن جایه
آه بابا، او برای چه کسی آمده است

اذا عندک دوا للعاشق المحروم
اگر برای عاشق بیچاره دارویی داری

هموم صدری ما مثلها هموم
درد سینه ی من مثل و مانندی نداری

رجعلی حبیبی حتى لو نص یوم
حتی اگر نیمی از روز طول بکشد، عشق مرا بازگردان

سکنت حی الاطبه وکل دوا مافاد
پزشکها کاری نکردند و داروهایشان بی نتیجه بود

من نبره کلامک اعرفک من وین
نم تو را از بیان واژه هایت می شناسم

کراده أعظمیه الکسره ابو سیفین
کراده بزرگ و ابو سیفین کوچک

شواکه الفضل زیونه بتاوین
شواکه مبارک و زیونه

ومو کل من یدندن صارلی عواد
و هر کسی که مانند عود صدایی کوتاه دارد

تتبغدد علینا واحنا من بغداد
طوری رفتار می کنه که انگار از بغداده، ما هم از بغدادیم

یاعمی بصراحه رایدین شهود
مادر من واقها به شاهد نیاز دارم

اموت بهالرشاقه والعیون السود
من واقعا در عشق چشمان سیاهش مرده ام

حاجزلک مرجع یلا لأهلک عود
برایت جایی در نظر گرفته ام، پس به سوی اقوامت برو

لا بغدادی انت ولا ابن بغداد
تو از بغداد نیستی، من هم نیستم