الجریده
روزنامه
الجریده الجریده أعرف أسرار الجریده
روزنامه، من رازش را می دانم
فیها حد یجرح وریده وینزف أخبارٍِ جدیده
در آن کسی رگ خود را زده است و با خونش اخبار جدید نشر می کند
و احنا نقراها الصباح
و ما روزنامه را می خوانیم
دنیا مکتوبه بورق
دنیایی در آن کاغذها نوشته شده است
دنیا من دمع وعرق
دنیایی از خون و مشقت
دنیا مجنونه أرق هم إنسرق و إحترق
دنیایی مملو از بی خوابی از دزدی و آتش
المهم کلها أخبارٍ سعیده
اما مهمترین آنها همه اخبار خوب است
واحنا نقراها الصباح
و ما روزنامه را می خوانیم
لو طبعنا صفحه ما فیها خبر لا حروف ولا صور
اگر کاغذی بدون خبر را نشر کنیم، بدون حروف و تصاویر
صفحه یملاها البیاض صفحه تملانا بیاض
کاغذی پر از سفیدی، کاغذی کا ما را سفید خواهد کرد
ما یعکرها الحبر بتکون الصفحه الوحیده
کاغذی که جوهر در آن نقشی ندارد، که فقط کاغذ است
اللی أقراها الصباح
من صبح خواهم خواند