ما عاش ولا کان
هیچ چیز نمی تواند

وانا نسیت اولانی … عشان انسى تانی
آیا همان اول فراموش شدم؟ برای من که دوباره فراموش کنم

قلقان یاحبیبی لیه
عزیزم چرا نگرانی

دا انا ما بیجیش فی بالی … ز انساک حتى فی خیالی
حتی در خیالم هم امکان ندارد که تو را فراموش کنم

لو کان فی بینا ایه
هر اتفاقی که بین ما بیفتد

م عاش ولا کان یاحبیبی الی ینسینی
هیچ چیز نمی تواند باعث شود که عشقم را فراموش کنم

دا اللی ما بینک وبینی ایام وسنین کتیر
بین من و تو روزها و سالهای زیادیست

معاک ما تخافش من الدنیا دی علیا
با تو که هستم ترسی از دنیا ندارم

دا انت بالنسبه لیا الاول والاخیر
تو برای من اولین و آخرینی

لو مادخلتش حیاتی … کانت وقفت حیاتی وماکنتش عشتها
در زندگی من وارد نشو، متوقف خواهد شد، زندگی نخواهم کرد

دی الاحلام اللی لیا … کانو بیضیعو بین ایدیا
آن رویاهای من از من گرفته شده اند

وجیت انت لحقتها
و تو آمدی و آنها را گرفتی