ارجع
بازگرد
حبیبی سرقنی و أخذنی معه
عشق من مرا می دزدد و با خود می برد
رفاق الطفوله لیه ما بیرجعوا
آن دوستان دوران کودکی چرا بازنمی گردند
من حالی أخذنی راح و ما ودعنی
مرا از حال و روز خودم جدا کرد و بدون خداحافظی ترک کرد
ایامی و أحلامی ترکتن معه
و من روزها و آرزوهایم را همراه با او ترک کردم
ارجع ارجع و رجعلی ایامی
بازگرد، بازگرد و روزهایم را به من باز گردان
یا سارق یا سارق یا سارقلی أحلامی
ای دزد، ای دزد، ای دزد آرزوهای من
ان کان ما بدک تحکینی
اگر نمی خواهی با من صحبت کنی
أو ما فیک تلاقینی
یا نمی خواهی مرا ببینی
یا حبیبی خلینی شوفک مره بمنامی
عزیزم بگذار تو را یک بار در رویایم ببینم
أنا قلبی و احساسی کلن لالک
همه قلب و احساسم برای توست
کانک حبی ناسی و ما راح اسألک
که اگر عشقم را فراموش کنی و من از تو نپرسم
لو حبک حیرنی و لیالی سهرنی
اگر عشقت پریشان و شبها بی خوابم کند
أشواقی و حنانی کلن لالک
همه شور و شوق و محبت من برای توست