مستعجل لیه
چرا عجله داری

مستعجل لیه قولى اعمل ایه الوقت معاک عدا ثوانى
چرا عجله داری؟ بگو چه کنم؟ زمان با تو به اندازه چند ثانیه گذشت

فى البعد بموت بحتجلک موت احضنى من الاول تانى
در دوری تو می میرم و به شدت به تو نیاز دارم،دوباره مرا در آغوش بگیر

انا نفسى اعیش على طول جمبک احضنى وحسسنى بحبک
من دلم می خواهد که هر روز در کنار تو زندگی کنم، مرا در آغوش بگیر و کاری کن که عشقت را احساس کنم

خبینى اوام جوا بقلبک نفسى اعیش لیک
مرا به سرعت در قلبت پنهان کن، دلم می خواهد برای تو زندگی کنم

خلینى معاک شیفاک حساک قربلى کمان اکتر واکتر
بگذار با تو باشم، تو را ببینم، احساست کنم، به من بیشتر و بیشتر نزدیک شو

هتسیبنى لمین وانا دایبه حنین مین قال ان الوقت اتاخر
مرا برای چه وقتی نگه می داری؟ در حالی که در شور و شوق سوختم، چه کسی گفته که دیر شده است

لو کنت بتعشق یوم قدى عمرک ما هتقدر على بعدى
اگه یه روز به اندازه من عاشق می شدی، هرگز در تمام عمرت نمی توانستی دوری مرا تحمل کنی

الوقت معاک لما یعدى متحسش بیه
زمان که با تو میگذرد، احساس نمی شود