کیف القمر
چگونه ماه …
کیف القمر یسهر لیل العشاق
چگونه ماه، شبهای عاشقان را زنده می دارد
کیف الهوى یرقص مع الأوراق
چگونه عشق با برگها می رقصد
کیف المطر یتسابق و مشتاق
چگونه قطرات باران با هم مسابقه می دهند و در اشتیاق اند
بحبک أنا أکثر
من تو را بیشتر دوست دارم
مثل العطر جوا الورد غفیک
مانند عطر در درون گل تو را می خوابانم
حبک بقلبی شوق شفافی
عشقت در قلبم لبهایم را به شوق واداشت
غمرنی حبیبی وقللی لا تخافی
به من عشق بورز عزیزم و به من بگو نترس
بحبک أنا أکثر
من تو را بیشتر دوست دارم
مغرومه و عنک ما بخفی
عاشقم و این را از تو پنهان نمی کنم
کلمه حبیبی ما بتکفی
واژه عزیزم کافی نیست
بحبک ما بحبک ما بعرف
نمی دانم دوستت دارم یا دوستت ندارم
صعب السؤال و بیخوف
سوال سخت و ترس برانگیز است
بحبک انا وفیی الهوى محتار
تو را دوست دارم و عشقت درونم را پریشان کرده است
انت الهنا و لیلک بقلبی نهار
تو همه خوبی هستی و شب تو در قلبم چون روز است
حبک قدر والقدر فی اختار
عشق تو تقدیر است و روزگار مرا انتخاب کرد
بحبک أنا أکثر
من تو را بیشتر دوست دارم
کل السنی عم فتش الایام
هر سال روزها را می گردم
ودور ع حبک غنیلی الغرام
به دنبال عشقت می گردم که عشق را برایم بخواند
وعدنی حبیبی نحقق الاحلام
عزیزم به من قول بده که آرزوهایمان را برآورده کنیم
بحبک أنا أکثر
من تو را بیشتر دوست دارم