عین و ننی
چشم و دید منی
افتکرت کلامک یاحبیبى
عشق من از حرفت به فکر افتادم
وافتکرتک وانت جنبى
به فکر رفتم و تو در کنار منی
ابتدیت اسرح کانک جوه حضنى
در رویا و تو در آغوش منی
ابتدیت احس حبک جو قلبى
در رویایی که عشقت در اعماق دل منست
عارف انت عین وننى
فهمیدم که تو چشم و دید منی
عارف انت حته منى
فهمیدم که تو بخشی از منی
عارف انت کل عمرى
فهمیدم که تو همه عمر منی
آه یا عمری
آه ای عمر من
مش عارفه انا حاسه
نمی دانم احساس میکنم
انا کل ملامحک وحشانى
چهره ات مرا مشتاق کرده است
فى بعادک فى حاجه نقصانى
در دوریت کمبودی احساس میکنم
اه یاعمرى غیابک على عینى
آه عمر من دوری و نبودنت در چشم منست