فین حبیبی
عشقم کجاست
فین حبیبی فین الدنیا
عشقم کجاست، این دنیا کجاست
یا حبیبی یا أحلا دنیا
ای عشق من، ای زیباترین هستی
بسهر لیالی مستنیاک
شب هایم را بیدار می مانم و در انتظار تو هستم
لیه حبیبی بکیت عینا
عزیزم، چرا چشمانم را به گریه واداشتی
کل لیلیه عدت علیا
هر شبی را که سپری می کنم
بتقول لقلبی راح فین هواک
شب، از قلبم می پرسد که عشق تو کجاست
یالیلی واحشنی حبیبی
ای شبها دلم برای عشقم تنگ شده است
نادیله وقوله حرام
او را صدا بزن و به او بگو که گناه دارد
بقالی لیالی یاغالی بدوب حب شوق وغرام
تمام شب هایم را ای عزیزم در حال سوختن در شور و عشق می باشم
وأنا لیلی لیلی طال
و شب من به درازا کشید
من یوم ما بعاده طال
و روزها بعد از رفتن او طولانی شده اند
وأنا حالی حالی حال
و حال من این گونه آشفته می باشد
ده البعد یا غالی طال
این جدایی ای عزیز واقعا طولانی شده است
أیام وسنین تفوت
روزها و سالها سپری می شوند
بسهر لک لیل نهار
و شب و روز را به خاطر تو بیداری می کشم
ولیالی بعیش وأموت
و شب هایم را زندگی می کنم و می میرم
و العشق فقلبی نار
و این عشق در قلب من چون آتش است
لو سابنی حبیبی یوم
عشقم اگر که یک روز مرا ترک کند
بکتب على قلبی داب
بر روی قلبم خواهم نوشت، قلبم سوخت
لو جانی انسى الهموم
و اگر به کنارم بیاید تمام دردها را فراموش خواهم کرد
بمسح کلمه عذاب
و واژه رنج را پاک خواهم کرد