امری لربی
به پروردگارم واگذار می کنم

امری لربی و هو عطول بیاخدلی حقی
به پروردگارم واگذار می کنم و او همیشه با من به درستی رفتار می کند

و مهما یطول ظلمک علی قلبی بدعی
و اهمیتی ندارد که ظلم و ستمت تا چه وقت بر قلب من ادامه داشته باشد

انا لربی علی هواک یزول
به درگاه پروردگارم دعا می کنم که مرا از عشق تو برهاند

انت القوی طیب یا ظالمنی
تو از همه نیرومندتری و آزاردهنده منی

جرب ترتاح بالیل وتغفا
سعی کن شب بخوابی و کمی استراحت کنی

هو العلیم هو بینصفنی
اوست که می داند و به من انصاف می بخشد

ولا عنو شی بالدنیی بیخفا
و هیچ چیز در دنیا از چشمانش پوشیده نیست

عمری ما بشکی لغیرو
هرگز به کسی جز او شکوه نمی کنم

هو لوجعی والمی دواه
او دوای درد و اندوه من است

انت مینک انت
به هر حال تو که هستی

انت ولا حتی نسوه هوا بمداه
در قیاس با او به سختی چون نسیمی می مانی

قلبی بیسامح ما بینسی
قلب من می بخشد اما هرگز فراموش نمی کند

بیتعلم ومش رح ینسی
می آموزد و هرگز سخت و فراموشکار نمی شود

ویکون بقا بعلمک ما فی حدا بظلمک
باید بدانی که هیچ کس چون تو ظالم و ستمگر نیست

و لا فی الک مرس
و تو هرگز به رستگاری نخواهی رسید