وحیاه الحب
زندگی عاشقانه
وحیاه الحب ما تحب حدا غیری
برای زندگی عاشقانه کسی را جز من دوست نداشته باش
یا عینی بغار الاسرار تکوینی
ای چشم من! من حسودم و اسرار مرا آتش می زند
ما بدی الورد والحب لحدى غیری
نم یخواهم عشق و رزها را به کسی جز من بدهی
تلاقینی نهار ونهار تنسینی
روزی مرا می بینی و روز دیگر فراموش می کنی
من قال من قال لمین من مین وحیاتک
گفت از چه کسی به چه کسی؟ از چه کسی لطفاً
قال الحلوین حلوین بالغیریه
او گفت این برای زیبایی و حسادت است
یا لیل یاعین
ای شب، ای چشم
یا باه البی استحلاک
قلب من او را بسیار زیبا یافت
وبقلبی النار مشتاق تحیینی
و آتشی در قلب من است
یا لیل یا عین
ای شب، ای چشم
یا با عینی بلاک
وقتی چشمان من بی توست
عینی ما بتبقى عینی وعینی بتهواک
دیگر چشمان من نیستند و او را دوست دارند
قلبی غالی وتم تم لک هلا قربنی الیک
قلب عشاقم به تو سلام داد تا به تو نزدیک تر شود
بالهوى
در عشق
حبی غالی وقدم لک حنان فتح عینیک
عشق من به تو مهربانی را تقدیم می کند، پس چشمانت را باز کن