Liam
Through the wire, through the wire, through the wire
از بین سیم ها، از بین سیم ها، از بین سیم ها
(منظورش اینه یه چیزی از رسیدن بهش جلوگیری میکنه)
I'm watching her dance, dress is catching the light
دارم رقصیدنش رو نگاه میکنم، لباسش داره توی نور میدرخشه
In her eyes there's no lies, no lies
توی چشمهاش هیچ دروغی نیست، هیچ دروغی
There's no question, she's not in a disguise
سوالی باقی نمونده، اون توی لباس مبدل نیست