اصلاً حواسم نیست..
دارم کجا میرم..
♫♫♫
هرجا که من گشتم
ردی نبود از تو
دستات ازم دورن
گُمت کردم
راهی نمیمونه جز اینکه هرشب توی خوابم دنبالت بگردم
اصلاً حواسم نیست..
دارم کجا میرم..
♫♫♫
هرجا که من گشتم
ردی نبود از تو
دستات ازم دورن
گُمت کردم
راهی نمیمونه جز اینکه هرشب توی خوابم دنبالت بگردم
باور نمیکنم اون داره میگذره
شب بی صدای اون خوابم نمیبره
این بغض ِ لعنتی امونمو بُرید
تو وقت رفتنش اشکامو هم ندید
♫♫♫
چند وقته دلت یه جای دیگست به جای دوری که ازم جداشه
چند وقته یکی گرفته جامو میخواد که بین ما فاصله باشه
چند وقته توام نداری حسی که مثه قدیما بهم داشتی
میزنی زیر اون قول و قراری که تو دل ِ من کاشتی
خبر آوردن ناز چشمات جادو کرده
بذار تا عاشقت بیاد دورت بگرده
دلم میخواد که تو بشی خانوم خونم
قد تموم عاشقا برات دیوونم
حالا بگو عزیزم کی مثل من برا تو دیوونست
بگو بگو عزیزم ، تو دلت جز من مگه کسی هست
حالا بگو عزیزم تا ابد من تورو میخوامو بس
بگو بگو عزیزم..
لبخند مرا بس بود آغوش لهم میکرد
آن بوسه مرا میکشت لب منهدمم میکرد
آن بوسه و آن آغوش قتاله و مقتل بود
در سیر مرا کشتن این پرده ی اول بود
هرکس غم خود را داشت هرکس سر کارش ماند
من نشئه ی زخمی که یک شهر خمارش ماند
یا کُنج قفس یا مرگ این بخت کبوتر هاست
دنیا پُل باریکی بین بد و بدترهاست
ای بر پدرت دنیا آن باغ جوانم کو
دریاچه ی آرامم کوه هیجانم کو
بر آینه ی خانه جای کف دستم نیست
آن پنجره ای را که با توپ شکستم نیست
پشتم به پدر گرم و دنیا خود ِ مادر بود
تنها خطر ممکن اطراف سماور بود
یاد تو با فراموشی عوض نکردم
همیشه به فکرتم
تو برام ستاره ی تو خاطرات
میدرخشی تو شبای من
برای من
من تورو با یه آسمون عوض نکردم
تو برام آسمونی
تو دلم میگم دوباره تورو میبینم یه روز یار جونی
یار جونی..
تو واسه من نفسی
برای من همه کسی
کنار تو تموم میشه غم دنیا
آی به قربون ِ خمه
به قربون خمه زُلف سیاهت مو بشوم
آی به قربون خمه زُلف سیاهت مو بشوم
خنده اون نازه چشاتو عشوه هاتو مو بشوم
خنده اون نازو اداتو عشوه هاتو مو بشوم
آخ تویی تاجه سروم
تویی تاج سروم تنها عزیزوم دلبروم
تویی تاج سروم تنها عزیزوم دلبروم
سری بالا کنوم
سری بالا کنوم زُلف تو بینوم دلبروم
سری بالا کنوم زُلف تو بینوم دلبروم
♫♫♫
من از عشقت از خوبیت گذشتم
دیگه نیست چیزی بین منو تو
من بین ِ عاشقارو گشتم
ولی نیست هیشکی مثل منو تو
ولی نیست هیشکی مثل منو تو
برو دیگه بس کن حرفاتو برو
برو نمیخوام دروغاتو برو
برو دیگه بس کن حرفاتو من خستم
برو بذار دلم آروم شه برو
غصه بذار تموم شه برو
برو دیگه بس کن حرفاتو من خستم
برو دیگه بس کن حرفاتو من خستم
من یاسرم یه قاصدم که عازمم
واسه حرف تازه تر که لازمن ، واسه رپ
یه سال و نیمه که دور از وطن و غافل از قافلم
حالا اینا بمونه واسه بعد عازمم باس برم
میببنی تیک دارم رو پیشرفت صلح
من تا شیش هفت صبح
بیدارمو میخوابم با نیش خند و ظهر
من یه مسافرم که تو کشور مجاورم
ولی اینو فقط خدا میدونه که بعد از اینجا کجا برم
این داره بهم مشت میزنه فک میکنن بهم خوش میگذره
شهر فرنگ اونور آب از دور دست بهتر و خوشتیپ تره
حرفام عینه عینکه تا واضح ببینی پازل بچینی
حاضر بشی تو واسه یچیزی واقعیتی که یاسر کشید
رقمی تو باک ندارم
به احدی باج ندادنم
از احدی باک ندارم
رو سرم الکی تاج ندارم
تلالو خورشید..
تلالو خورشید ندارد برق چشمانت
گو به همه عالم که بی تو شمع خموشم
آنان که نور خورشید خواهند روی ماهت را ندیده ند
مستانه برم آ که بنوشم باده ی پر جوشم
حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد
دگر نصیحت مردم حکایتیست به گوشم
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
به حال ِ خوبم شک نکن وقتی نفسهات با منه
وقتی نگاه من هنوز رو به تو لبخند میزنه
وقتی که از آیینه ها غبار روبی میکنم
به خاطر خوبی تو به همه خوبی میکنم
به حال ِ خوبم شک نکن اگرچه از من خالی ام
هیشکی نمیدونه که من کنار تو چه حالی ام
به حال ِ خوبم شک نکن اگرچه از من خالی ام
هیشکی نمیدونه که من کنار تو چه حالی ام