You were in college, working part-time, waiting tables
تو تو دانشگاه بودی و هم نیمه وقت تو رستوران کار میکردی
Left a small town and never looked back
شهر کوچیکت رو ترک کردی و حتی پشت سرتم نگاه نکردی
I was a flight risk, afraid of fallin’
من جا زدم، میترسیدم ببازم
Wondering why we bother with love, if it never lasts
و در این عجب بودم که اگر عشق نمیخواهد چرا ما از آن آسیب دیدیم