نام رمان :رمان طراوت بهار
به قلم :godness
حجم رمان : ۳.۵۲ مگابایت پی دی اف , ۱.۳۵ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۲۱ مگابایت نسخه ی جاوا , ۵۰۳ کیلو بایت نسخه ی epub
خلاصه ی از داستان رمان:
داستان درباره ی دختری به اسم بهاره که به خاطر یک تصادف شش ماه میره تو کما و تازه به حالت عادی برگشته و حالا خانواده ی راننده ای که بهار زده بود در پی جلب رضایت بهار هستند.بهار تصمیم به رضایت دادن میگیره اما….
نام رمان :رمان مپرس از درد عشق
به قلم :ستاره ضیا
حجم رمان : ۱.۶۹ مگابایت پی دی اف , ۱.۱ مگابایت نسخه ی اندروید , ۰.۹۹ مگابایت نسخه ی جاوا , ۳۹۹ کیلو بایت نسخه ی epub
خلاصه ی از داستان رمان:
عشق، عشق پاک و مقدسی که خداوند در قلب انسانها می نهد؛ انسان را به سمت و سویی می کشاند که بی گمان انتظارش را نمی کشیده است. گمان می کردی روزی عاشق شوی؟ آن هم عاشق کسی که فکرش را هم نمی کردی. بله او هم عاشق شده است. عاشق..
نام رمان :رمان هزار و یک شب عشق
به قلم :رجبعلی اعتمادی
حجم رمان : ۲.۱ مگابایت پی دی اف , ۱.۱۲ مگابایت نسخه ی اندروید , ۰.۹۸ مگابایت نسخه ی جاوا , ۳۳۶ کیلو بایت نسخه ی epub
خلاصه ی از داستان رمان:
دختر جوان بیست و چهار ساله ای ، با چهره ای بیضی و پوستی سپید ، بلند
قامت ، کفش سپید ورزشی در پا و کیف لوازم تنیس بر دوش ، جلو یک ساختمان
بلند هجده طبقه در شمال شهر ، لحظه ای مکث کرد.
نگاهی به آخرین طبقه ی ساختمان انداخت که با سنگ های تزئینی به رنگ “بژ” در چشم رهگذران جلوه می فروخت……
نام رمان :رمان عشقی به لطافت باران
به قلم :نسرین قدیری
حجم رمان : ۳.۰۶ مگابایت پی دی اف , ۱.۳۲ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۱۸ مگابایت نسخه ی جاوا ,۴۸۷ کیلو بایت نسخه ی epub
خلاصه ی از داستان رمان:
باغ حسام چشم اندازی بسیار زیبا یی داشت و با وجود نزدیکی به میدان تجریش ،از آب و هوای دگرگونه ای برخوردار بود .باغ در سراشیبی یکی از خیابان های فرعی دربند،در جعفر آباد واقع بود .سراسر ضلع جنوبی ان مجاور رودخانه ی بزرگ و عمیق میان سعد آباد و جعفر آباد قرار داشت .نسیمی که از کوههای شمال …..
نام رمان :رمان فریادی در شب
به قلم :مری هیگینز کلارک
حجم رمان : ۳.۷۷ مگابایت پی دی اف , ۱.۳ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۱۶ مگابایت نسخه ی جاوا , ۴۶۲ کیلو بایت نسخه ی epub
خلاصه ی از داستان رمان:
کاملا بدیهی بود که نمایشگاه اثار نقاشی اریک کروگر هنرمند اهل میدوست که بتازگی استعدادش کشف شده بود، با موفقیتی عالی و بی نظیر روبرو می شد . پذیرایی از منتقدان و میهمانان ویزه از ساعت چهار شروع شد ولی در تمام طول روز….
نام رمان :رمان یک قدم تا عشق
به قلم :اعظم طهماسبی
حجم رمان :۳.۶۲ مگابایت پی دی اف , ۱.۲۶ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۱۳ مگابایت نسخه ی جاوا , ۴۴۰ کیلو بایت نسخه ی epub
خلاصه ی از داستان رمان:
داستان درباره ی دختری مغرور و دانشجوی دانشگاه پزشکی تهران به اسم فرنازه که با غرورش قلب همه ی کسایی که عاشقش میشن رو میشکنه تا اینکه عاشق باربد که اون هم مثل خودش مغروره میشه و غرورش رو به خاطر باربد میشکنه اما باربد از شکسته شدن غرور او لذت میبره و ……
نام رمان :رمان یک قدم تا تبسم
به قلم :f.barani
حجم رمان : ۴.۱۷ مگابایت پی دی اف , ۱.۲۵ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۱۱ مگابایت نسخه ی جاوا , ۴۱۹ کیلو بایت نسخه ی epub
خلاصه ی از داستان رمان:
داستان درباره ی دختری به اسم تبسمه که تازه از کانادا برگشته و به علت مریضی مادرش تن به ازدواج با پسری میده که اونو دوست نداره و…
نام رمان :رمان کویر تشنه
به قلم :مریم اولیایی
حجم رمان : ۴.۸۲ مگابایت پی دی اف , ۱.۳۴ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۲ مگابایت نسخه ی جاوا , ۴۸۴ کیلو بایت نسخه ی epub
خلاصه ی از داستان رمان:
داستان درباره ی دختری به اسم مینا هستش که جدیدا با پسری به اسم عادل از یک خانواده ی ثروتمندی اشنا شده.عادل قصد داره که با مینا ازدواج کنه ولی مینا عادل رو فقط واسه دوستی میخواد و قصد ازدواج با اونو نداره تا اینکه مینا پسر عموی عادل رو میبینه و عاشق اون میشه اما…..
نام رمان :رمان تعهد یا عشق
به قلم :لیلین پیک
حجم رمان : ۲.۳۱ مگابایت پی دی اف , ۱.۱۵ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۰۲ مگابایت نسخه ی جاوا , ۳۷۲ کیلو بایت نسخه ی epub
خلاصه ی از داستان رمان:
داستان درباره ی دو همخونه به اسم ابیگیل و ادموند که در حومه ی لندن ساکن هستن می باشد تا اینکه ابیگیل کار خود را از دست میدهد و ادموند به او پیشنهاد میدهد همراه او برای کار و تعطیلات به کشورش یعنی سوئیس برود ولی به او هشدار میدهد به برادرش رالف نزدیک نشود زیرا رالف به دلیل شکستی که در زندگی خورده تمام زنان را وسیله ارضای هوسهای خود میبیند و ….
نام رمان :رمان عشق و دیوانگی
به قلم :کلاله قربانی
حجم رمان : ۳.۱۹ مگابایت پی دی اف , ۱.۲ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۰۷ مگابایت نسخه ی جاوا , ۳۹۶ کیلو بایت نسخه ی epub
خلاصه ی از داستان رمان:
غصه نخور دل ساده ى من نمیذارم دیگه بازیچه شویى که همیشه با دلمى تنهاش گذاشتى به قیمت چى؟مى دونى از تو نمى شه گذشت تو لحظه لحظه ى بى کسى هام جز تو کى پناه قلب منه؟ تنهام نزار با دلواپسى هام
