Lebaneese Night
شب لبنانی
غمضت عیونک ع غنی
چشمانت را بر روی ترانه بستی
و صوت باللیل شو خیفان
و صدایی بسیار ترسناک در شب
و رح بتظل هیک لیلیی انت سهران
و تو شب را بیدار خواهی ماند، تو بیداری
Lebaneese Night
شب لبنانی
غمضت عیونک ع غنی
چشمانت را بر روی ترانه بستی
و صوت باللیل شو خیفان
و صدایی بسیار ترسناک در شب
و رح بتظل هیک لیلیی انت سهران
و تو شب را بیدار خواهی ماند، تو بیداری
تصدق بمین
به که سوگند بخورم
بعدنا و یا دوب معداش یومین
جدا شدیم و دو روز به سختی گذشت
و جتلک قوام لقیتک وحشنى وحشه سنین
سوی تو باز آمدم که دلتنگیهای سالهای گذشته ام را بیابم
تصدق بمین انا و قلبى کنا مش دراینین
به که سوگند بخورم که من و دلم آگاه نبودیم
منین جینا ولا فین روحنا ولا احنا شوفنا مین
از جایی که آمدیم و خواهیم رفت و آنها که دیدیم
امری لربی
به پروردگارم واگذار می کنم
امری لربی و هو عطول بیاخدلی حقی
به پروردگارم واگذار می کنم و او همیشه با من به درستی رفتار می کند
و مهما یطول ظلمک علی قلبی بدعی
و اهمیتی ندارد که ظلم و ستمت تا چه وقت بر قلب من ادامه داشته باشد
انا لربی علی هواک یزول
به درگاه پروردگارم دعا می کنم که مرا از عشق تو برهاند
ع بالی حبیبی
در ذهن من عزیزم
ع بالی حبیبی ع بالی حبیبی
در ذهن من عزیزم، در ذهن من عزیزم
اغمرک ما اترکک و اسرقک ما رجعک
غرقت می کنم و هرگز به تو اجازه نمی دهم، تو را می دزدم و هرگز بازنمی گردانم
احبسک ما طلعک من قلبی ولا یوم
تو را در قلبم حبس می کنم و هرگز اجازه خروج نمی دهم
اخطفلک نظراتک صحکاتک حرکاتک
نگاه خیره ات را می دزدم، لبخند و حرکاتت را
سلملی علیه
سلام مرا به او برسانید
سملی علیه روح و سلملی علیه
سلام مرا به او برسانید، بروید و سلام مرا به او برسانید
قلو مشتاقه لیه
به او بگویید که دلتنگش هستم
هوی الما فی متلو حدا
هیچکس چون او نیست
حبیببی ع طول المدى
عشق من برای همیشه
نام رمان :رمان مرگ باورها
به قلم :پروین دروگر
حجم رمان : ۴.۲ مگابایت پی دی اف , ۱.۳۷ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۲۴ مگابایت نسخه ی جاوا , ۴۸۵ کیلو بایت نسخه ی epub
خلاصه ی از داستان رمان:
پاسی از شب گذشته بود اما هنوز یونس به منزل بازنگشته بود جمیله چشمان مشوش و نگرانش را به نقطه ای بی انتها دوخته بود تاریکی مخوف میهمان ابهای ناآرام شده بود دریا دل اشوبزدها ش را بر ساحل کف الود می کوبید در آسمان به جز سیاهی شب چیزی به چشم نمی خورد هوا ابری بود و زمین ویران گری می کرد . نعره ها و غرشهای بی امان …..
نام رمان :رمان شیدا
به قلم :سپیده فرهادی
حجم رمان : ۲.۵۵ مگابایت پی دی اف , ۱ مگابایت نسخه ی اندروید ,۸۹۳ کیلو بایت نسخه ی جاوا , ۲۴۳ کیلو بایت نسخه ی epub
خلاصه ی از داستان رمان:
روی تخت دراز کشیده بودم و مقاله ای رو مطالعه میکردم که صدای در بلند
شد همون طور که به مقاله زندگی یا کار نگاه میکردم گفتم: بفرمایید
شیما وارد اتاق شد و گفت:
-ای بابا باز که تو این مقاله مذخرفتو گرفتی دستت بسه بابا فهمیدیم که تو این مقاله رو نوشتی نابقه……
نام رمان :رمان دنیای آروم
به قلم :ترسا امینی
حجم رمان : ۲.۴۵ مگابایت پی دی اف , ۱.۰۸ مگابایت نسخه ی اندروید , ۰.۹۷ مگابایت نسخه ی جاوا , ۳۱۰ کیلو بایت نسخه ی epub
خلاصه ی از داستان رمان:
چمدونم رو پشت سرم کشیدم . صدای مامان از بلند شد:هنوزم بی سلیقه ای . بی حرف لبخند آرومی زدم . و به دنبالش نگاهمو به پذیرایی بزرگ خونه انداختم.یک سال از آخرین باری که اومدم ایران می گذشت و من یکسال تمام بود که خونه ی خودمونو ندیده بودم. …..
نام رمان :رمان بی من مرو
به قلم :شهره وکیلی
حجم رمان : ۵.۲۳ مگابایت پی دی اف , ۱.۴۱ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۲۷ مگابایت نسخه ی جاوا , ۵۳۳ کیلو بایت نسخه ی epub
خلاصه ی از داستان رمان:
رامش در پونزده سالگی عاشق بهنام میشه و باهاش ازدواج میکنه که حاصل این ازدواج سه فرزند هستش رامش که زنی بسیار تندخو و خودسر هستش تصمیم میگیره که بوسیله ی برادرش به امریکا مهاجرت کنه ولی بهنام با اینکار موافق نیست اما…
نام رمان :رمان گمگشته
به قلم :الیسا آدامز
حجم رمان : ۱.۹۱ مگابایت پی دی اف , ۱.۰۶ مگابایت نسخه ی اندروید , ۰.۹۵ مگابایت نسخه ی جاوا , ۲۹۴ کیلو بایت نسخه ی epub
خلاصه ی از داستان رمان:
داستان درباره ی دختری به اسم آمانداس که پس از بهم خوردن سومین نامزدیش و اخراج از شغلش به زادگاه و خانه مادریش بر میگرده و به توصیه دوستش تصمیم میگیره هیچ ارتباطی با مردا نداشته باشه ولی…..