على حبک
با عشق تو
یا حبیبى بعدک عنى شو جننى قلبى مشتقلک یا حبیبى حتى وانت بعید
ای عزیزم! دوری از تو چقدر مرا دیوانه کرده، دلم شور وشوق تو را دارد و تو دور هستی عزیزم
یا غرامى انت بروحى بنسا جروحى و بحسک حد یا حبیبى حتى وانت بعید
ای عشق من، در هستی من هستی، آزردگی هایم را فراموش می کنم و تو را پیش خودم احساس می کنم و تو دور هستی عزیزم
على حبک فتحت عیونى مش همى الناس یشفونى
با عشق تو چشمانم را باز کردم و برایم اهمیتی ندارد که مردم مرا ببینند