A fire needs a space to burn
آتش برای سوختن به فضا نیاز داره
A breath to build a glow
یه نفس برای بر افروختن
I’ve heard it said a thousand times
شنیدم هزار بار گفت
But now I know
ولی حالا میدونم
That you don’t know what you’ve got
که نمیفهمی چی داری
A fire needs a space to burn
آتش برای سوختن به فضا نیاز داره
A breath to build a glow
یه نفس برای بر افروختن
I’ve heard it said a thousand times
شنیدم هزار بار گفت
But now I know
ولی حالا میدونم
That you don’t know what you’ve got
که نمیفهمی چی داری
قلبی نداک
قلبم تو را می خواند
قرب ضمنی محتاجه لیک لیک وروحی فیک
نزدیک تر بیا، مرا در آغوش بگیر، به تو نیاز دارم و روحم درون توست
یا حب عمری انا عمری کله هأعیشه لیک
ای عشق زندگی من! همه عمرم را برای تو زندگی خواهم کرد
هواک هو الحیاه وأنت اللی أنا بعشق هواااااااه
عشق تو زندگیست و من به خاطر خودت عاشقت شده ام
کان قلبی مناه أجمل ملاک یکون معااااااااه
قلبم آرزو می کرد تا با زیباترین فرشته باشد
یاه قلبی نداک واتمناک تبقى انت ویایا
آه! قلبم تو را می خواند و آرزو می کند که با من باشی
نفسی تفهمنی
عزیزم مرا درک کن
حبیبی نفسی تفهمنی انت قاصد تجننی
عزیزم، مرا درک کن. می خواهی مرا دیوانه کنی
غیابک طال ولا مرسال فی لیل البعد طمنی
برای مدت زیادی نبوده ای و نامه ای نفرستادی تا مرا برای دوریت مجاب کند
جمالک حبی مو معقول بحسنک شو سحرت اقول
زیبایی تو باور نکردنیست، تو ذهن های زیادی را با زیباییت مسحور کرده ای
وبأیدیک لو عذابی أریدک لو تعذبنی
و اگر شکنجه من در دستان توست، آرزو می کنم مرا شکنجه دهی
زمان
روزگار
طول اللیل ما عم نام
همه شب را نمی خوابم
حتى نهاری احلام
و حتی روزم را خواب می بینم
بقعد فکر فیک
و می نشینم و به تو می اندیشم
قلبی ساکن فیک
قلبم در وجود تو زندگی می کند
کلو قالوا اوهام
همه گفتند که این ها تصور و وهم است
بیاع الورد
گل فروش
سألنی بیاع الورد بعدو بیحبک بعد
گل فروشی از من پرسید که آیا او هنوز تو را دوست دارد
شو بدی قول
چه پاسخی دارم که به او بگویم
جاوبته لبیاع الورد بعده قلبی ع الوعد
به گل فروش گفتم که هنوز قلبم به پیمانش وفادار است
و هو مشغول
در حالی که او فکرش جای دیگری است
ودعنی و راح سافر
مرا به خدا سپرد و سفر کرد
ادعیلی
برایم دعا کن
ادعیلی و انت بتصلی
هنگامی که نماز می خوانی برایم دعا کن
و قول یا ربی جمعنا
و بگو پروردگارا ما را به هم برسان
اصلی الحیاتی من غیرک مالهش وجود و لا معنا
زیرا که زندگی من بدون تو هیچ ارزش و مفهومی ندارد و به معنای هیچ است
العمر کولو یومین ثنین
این عمر و هستی تنها دو روز است
مستنى ایه
منتظر چه هستی
مستنى ایه تعالى قولها بقى
منتظر چه هستی که بیایی بگویی
عیونى لیک حبیبى متشوقه
چشمان من برای توست عزیزم، دلتنگ تو هستند
سنین ویاه بحلم بیوم من لقاه
روزها و سالها رویای روز ملاقات با تو را دارم
حرام تعیش قلوبنا متفرقه
جدایی برای قلب های ما خوب نیست
عینک
چشم تو
عینک عینک عینک بعشق نظره عینک
نگاه چشمانت به خودم را دوست دارم
لو بتغیب عن عینی عینی تسأل وینک
و اگر از چشمانم دور شوی، چشمانم از تو می پرسند
عمری ما حبیت ما بکیت ما قسیت
من هرگز عاشق نشدم، گریه نکردم و آسیبی نرساندم
أول مره جیتک شفتک حبیتک
اولین باری که تو را دیدم عاشقت شدم
یالالالی امان
آه شب امن
اللی بحبه نسینی اوام
کسی که دوستش داشتم به سرعت من را فراموش کرد
انا ضاع منی احلى غلرام
من آن عشق زیبا را از دست داده ام
راح الغالی سبنی لحالی
آن ارزشمند رفت و من را تنها گذاشت
اشکی فی بعده یللی جرالی
در دوریش از آن چه بر من شده است شکوه می کنم
بقى من بعد ما کان لی حبیب
دور از یکدیگریم، اما جز او عشقی ندارم
بحب نوع کلامک
من واژه هایت را دوست دارم
ا نا قلبی دا ملیان غرام و عمری د ه ملیان حنان
قلب من سرشار از عشق است، و هرگز این گونه نبوده است
حبیبی
عزیزم
بحب نوع کلامک ساحرنی فی ابتسامک
من واژه هایت را دوست دارم، مرا با لبخندت بیدار نگه دار
بعشق رقه غرامک ساکن قلبی قلبی طایر غرام من حبک
من لطافت عشقت را تحسین می کنم، قلب من با عشق تو به پرواز در می آید
ما بنام و اتمنى انسى عمر تفضل جنبی
و آرزو می کنم بتوانم فراموش کنم که کنار من هستی