حسیبک ترن
ناله کنی رهایت می کنم
بس إستنى إوعى تقرب لیا
فقط منتظر بمان و به من نزدیک نشو
مکانک ما تلمسش إدیی
سر جایت بایست و دستانم را لمس نکن
ما بقاش یخیل علیا
من دیگر خیالاتی نمی شوم
بطل حرکاتک دیه مش ممکن لیک أحن
دیگه چنین نکن، امکان ندارد دوباره به تو محبت کنم