آسوده بخواب ، آسوده
مثه مرگ با من
حتی نیزه های دورمون
همه شاخ و برگ دادن
آلوده نباش ، آلوده
مثه فر یادم
حتی بحثای دیروز
میان دائماً یادم
خاطره بد نساز واسم
که من حساسم
نه مثل من بره تو
نه مثه تو هست واسم
خاطره بد نساز واسم
که من حساسم
نه مثل من بره تو
نه مثه تو هست واسم

نمیدونم کی بود کِی
انگار همین دیروز هِی
یه عالم بی روح یه آدم دیوونه
آ..
یه مغز پنچر
یه دست به خودکار یه دست به خنجر
یه بغض که وصل ِ حنجرست و
یه جغد که پشت پنجرس
دنیا داشته مزه بد واس من
الکی معذرت خواستم
حتی واس کاری که نکردم
عذرمو واسه مغز رد خواستن
نمیدونم چی شد هه
ولی ای کاش میشد که
یه کمی آروم شم ، یکمی کم بشه از این شوکـه
دلم یه همدم میخواد
فاز شلوغی نیستم هرچند زیاد
ولی تنهایی اوور زده بالا
وقتشه هم خرجم بیاد
من دیگه از همه کندم
حتی پُر از غمه خندم
من دورم از همه میبینی اینجوری عمداً عمداً..

پس خاطره بد نساز واسم
که من حساسم
نه مثل من بره تو
نه مثه تو هست واسم

فراموش شد از عالمو
فراموش کن عذابمو
هم آغوش شو برا منو
اصن دور شو از آدمو
یه فرشته یه همدم باش
یکی که ، مثبته حرفاش
یکی که ، مرحمه دستاش
رو زخم من نمک نپاش

خاطر بد نساز واسم
که من حساسم
نه مثل من بره تو
نه مثه تو هست واسم
خاطر بد نساز واسم
که من حساسم
نه مثل من بره تو
نه مثه تو هست واسم