کلی ملکک
متعلق به توام

انا کلی ملکک .. انا کل حاجه حبیبی فیه بتنادیک
انا مش بحبک .. الحب کلمه قلیله بالنسبه لیک
من متعلق به توام، بند بند وجودم تو را صدا میزند
عاشقت نیستم، واژه عشق در برابر تو خیلی کوچکه

انت فرحه جت لعندی بعد عمر من التعب
فی السعاده الی بعیشها یا حبیبی انت السبب
ضحکتک عقلک جنونک والحنان الی ف عیونک
هوصف ایه واحکیلک ایه
تو شادی ای هستی که پس از یه زندگی سراسر غم به من رسیدی
شادی ای که من تو زندگی تجربش میکنم، تو دلیلش هستی عشق من
لبخندت، درکت، دیوونگیت و محبتی که تو چشمات موج میزنه
چطور بیانش کنم، چی به تو بگم؟

انا کلی ملکک .. انا کل حاجه حبیبی فیه بتنادیک
انا مش بحبک .. الحب کلمه قلیله بالنسبه لیک
من متعلق به توام، بند بند وجودم تو را صدا میزند
عاشقت نیستم، واژه عشق در برابر تو خیلی کوچکه

معاک بضحک وبفرح
مبقتش خایفه ازای هخاف وانا بین ایدیک
ساعات بخیالی بسرح
قبل ما بحلم کل حاجه الاقیها فیک
والسنین هتفوت وتمشی منک انت انا مش همل
بوعدک یا حبیبی عمری شوقی لیک ما فی یوم یقل
هبقی فرحک وقت حزنک فی التعب تلاقینی حضنک
کل یوم من عمری لیک
با تو میخندم و شادم
وقتی تو آغوشت هستم چطور ممکنه بترسم؟
گاهی فکر میکنم
اما پیش از این که رویاهام شروع بشه چیزو تو وجود تو پیدا میکنم
سالها میگذره و هرگز از تو خسته نمیشم
بهت قول میدم، عشق من هرگز از این که هست کمتر نمیشه
میتونم شادی تو در زمان رنج و دردت باشم
همون وقت درد که در آغوشت هستم
همه روزهای زندگی من برای توئه

انا کلی ملکک .. انا کل حاجه حبیبی فیه بتنادیک
انا مش بحبک .. الحب کلمه قلیله بالنسبه لیک
من متعلق به توام، بند بند وجودم تو را صدا میزند
عاشقت نیستم، واژه عشق در برابر تو خیلی کوچکه