انا انا و انت انت
من منم و تو تویی

لک کیانک … لی کیانی … لیه جامعنی معک … ما اخضع لقانون کیفک
تو هویت خودتو داری و من هم هویت خودمو، چرا خودتو با من جمع میزنی؟
من شاید با قانونها تایید شده تو سنخیتی نداشته باشم

سلطتک رایک هواک
فکر می کنی عشقت به تو هویت داده؟

انا انا
من منم

انا ما اقدر اکون اللی تبیه
من نمی تونم اونی باشم که تو میخوای

انا ما اقدر اکون الا انا … انا انا
من نمی تونم جز خودم کس دیگه ای باشم، من منم

الهوى احساس لیه متحس فیه
عشق یه حسه، چرا احساسش نمی کنی؟

لیه مستکثر علی اکون انا
چرا با من غرق شدی تا خودم باشی؟

ضعت انا او حبک اللی ضاع بی
من گم شدم یا این عشق تو به منه که گم شده؟

فی سراب الحلم کم عاشق فنى
در سرابی با رویا چقدر عشاق فنا شدن

لانی اللی فزت بک، و لا فزت بی
نه من با تو پیروز میشم و نه تو با من

من خسر نفسه هدم مهما بنی
از نبودنش خراب شد، مهم نیست چطور میخواد دوباره بسازه