رمان فریبا از باران

رمان فریبا از باران

نام رمان :رمان فریبا

به قلم :باران

حجم رمان : ۵.۳۷ مگابایت پی دی اف , ۱.۱۸ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۰۵ مگابایت نسخه ی جاوا , ۳۹۳ کیلو بایت نسخه ی epub

خلاصه ی از داستان رمان:

ببین فریده من با تو بیا نیستم می خواهی بری برو

فریده : فریبا باید بیای من تو رو اینجا تنها نمیذارم

: من نمیام هزار بار دیگه ام بگی جوابم نه ، خدا رو شکر اینجا همه چیز دارم ، بابا و مامان برام همه چیز گذاشتن

فریده : من نگفتم چیزی برات نگذاشتن ولی تنها می خواهی چیکار کنی اگه مامانی هنوز زنده بود می گفت خوب میری پیش اون ولی اونم دیگه نیست

:فرمت رمان:pdf,apk,java,epub

:دانلود رمان فریبا از باران با فرمت pdf

:دانلود رمان فریبا از باران با فرمت apk

:دانلود رمان فریبا از باران با فرمت java

:دانلود رمان فریبا از باران با فرمت jad

:دانلود رمان فریبا از باران با فرمت java (پرنیان)

:دانلود رمان فریبا از باران با فرمت epub

صفحه ی اول رمان:

ببین فریده من با تو بیا نیستم می خواهی بری برو

فریده : فریبا باید بیای من تو رو اینجا تنها نمیذارم

: من نمیام هزار بار دیگه ام بگی جوابم نه ، خدا رو شکر اینجا همه چیز دارم ، بابا و مامان برام همه چیز گذاشتن

فریده : من نگفتم چیزی برات نگذاشتن ولی تنها می خواهی چیکار کنی اگه مامانی هنوز زنده بود می گفت خوب میری پیش اون ولی اونم دیگه نیست

: فریده تو به من کاری نداشته باش من اینجا راحتترم ، خاله سهیلا هست

فریده : اون از وقتی ازدواج کرده خودت خوب می دونی که اخلاقش کلی تغییر کره دیگه با ما رفت و آمد نمی کنه

: فریده ، من محتاج اون نیستم بزار اعصابم آروم باشه

فریده سرش و تکون داد و از اتاقم خارج شد . نمی خواستم از ایران برم اینجا رو خیلی دوست داشتم پدر و مادرم اینجا بودند من کجا باید می رفتم .

فریده : فریبا تلفن و جواب بده

به سمت گوشی رفتم و برداشتم : بفرمائید

سلام فریبا جون خوبی

: سلام چرا اینجا زنگ زدی ؟

یعنی چی من شوهر خاله ات هستم زنگ زدم حالت تو بپرسم

رمان فریبا

منبع:http://www.forum.98ia.com/